در مسیر زندگی

در مسیر زندگی بی اختیار افتاده است
جوجه ی بی مادری که دست مار افتاده است


زندگی تمثیلی از جنگل و قانون بقاست
یا سواری می دهد یا از سوار افتاده است


از کریمی و وکیلی خدا حرفی نزن
قرعه دست خواجه های تاجدار افتاده است


آه شاید درد ها شاعر تر از اینم کنند
بین زندان های شهر اینگونه جار افتاده است


ایستادیم و کسی از ما نپرسید عاقبت
دل برای ایستادن چند بار افتاده است ؟!


دست مرگ از قالی این زندگی کوتاه شد
چند روزی می شود از چشم دار افتاده است

 

محمد رضا میرزازاده



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



تاريخ : جمعه 3 مهر 1394برچسب:محمد رضا میرزازاده, | 14:51 | نويسنده : آریا |