شاد باش

از سرم فکر و خیالت ناگهان افتاده است
چای خوش عطری که دیگر از دهان افتاده است
من گذشتم از تو تا تنها بمانی با خودت
مثل تصویری که در آب روان افتاده است
فکر کردی بی تو می میرم؟ نمردم، زنده ام
برگ سبزی از لب سرد خزان افتاده است
گفتگوها بود بین ما ... ولی این روزها
قصه دل کندنم بر هر زبان افتاده است
شاد باش و خوش بمان با خودستایی های خود
تشت رسوایی تو از آسمان افتاده است

 

آرزو نوری

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



تاريخ : چهار شنبه 8 مهر 1394برچسب:آرزو نوری, | 8:35 | نويسنده : آریا |