داغ روی داغ

جای چند تا بخیه روی پوست داشتن
جا زدی تو پشت پا زدی به دوست داشتن

پشت کرده ای به پشت چوبی در اتاق
داغ کرده ای و پشت دست ، داغ روی داغ

داغ اتفاق نارفیق را فروختن
داغ واقعی باغ را شبانه سوختن

شب شبیه شب ، شبیه هیچ چی به غیر شب
بی لبی به روی لب بخواب ، شب بخیر شب !

بی لبی که دوختند توی بند دست بند 
آآآآه ! خاطرات بد ... تمام ، نه ! نمی شوند

خواهشا دوباره انتظار را به سر بیار 
خواهشا دوباره ابر شو دوباره تر ببار

روشنی بدوز روی چشم های بی کست 
خواهشا بخواه ماه ، در بیاید از پست

از اتاق در بیا به جمع ما رفیق ها
خواهشا دوباره اعتماد کن به تیغ ها !

 

فاطمه اختصاری



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



تاريخ : چهار شنبه 8 مهر 1394برچسب:فاطمه اختصاری, | 8:52 | نويسنده : آریا |