سلام حضرت مولا

 

به زیر پای تو باز آمدم چه آمدنی.

شنیده ام سر کویت دلی نمی شکنی.

دوباره دیر رسیدم ولی شما بودید.

سلام حضرت مولا، منم همان قرنی.

منم همان که به وقت عطا نپرسیدی.

ز فارسی؟ ز عراقی؟ ز شام یا یمنی؟

زمین و زمان این جهان ندیده به خود.

کریم همچو تویی و فقیر همچو منی.

به هر بهانه در خانه ی تو می آیم.

دوباره مست شدم تا دوباره حد بزنی.

بلا برای ولا و ولا برای شماست.

چه ابتلاء عجیبی، چه مبتلا شدنی.

شبیه میثم تو عشق کرده رسوایم.

به دار می کشدم این محبت علنی.

خدا که هست برایت نمی کند فرقی.

شبانه در بزنی یا شهانه در بکنی.

به سمت بندگیت ای معلم عالم.

هرآنکه داد بمن درس عشق سیرنی.

برای شیعه تو نازعات بی معنی است.

به استناد حدیث فمن یمت یرنی.

 

طاهری خسروشاهی



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



تاريخ : شنبه 11 مهر 1394برچسب:طاهری خسروشاهی,شعر درباره حضرت علی, | 17:30 | نويسنده : آریا |