نذر کردم

 

عاقبت عشقت به قلبـــم هم اصابت می کند
عاشقی مُسریست,یک روزی سِرایت می کند

درد و درمانم شدی آنگاه گفتی: "خوبِ من
دل به راهِ عاشقی بر درد عادت می کند"

آنقدر خوبی کلامی هم نگویی , قصّه ای
چشمت از هر رازِ سربسته حکایت می کند

از کنارم کم گذر,گر عطرت از هوشم برد
شور شیدایی گذر از بی نهایت میکند

گفتمت این دلبریها کم کنی, کمتر نشد
رهزنی گشتی که جادویِ تو غارت می کند

جانم از تن می گریزد بر نمی آرد نفس
تا هوا خواهِ تو شد بر من خیانت می کند

نذر کردم عشقِ ما ماند به دور از چشمِ بد
حاجتم را مهرِ چشــمانت اجابت می کند

 

شاعر بی نشان

فرستنده: شادی



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



تاريخ : شنبه 9 آبان 1394برچسب:شاعر بی نشان, | 14:19 | نويسنده : آریا |